تحولات لبنان و فلسطین

یک سایت تحلیلی آمریکایی معتقد است به جای انتظار از آمریکا برای درگیر کردن خود در مبادلات هسته ای جهت دفاع از اروپا، کشورهای اروپایی باید مسئولیت دفاع از خود را خود به عهده گیرند.

لزوم تقویت بازدارندگی هسته‌ای اروپا مقابل چین و روسیه

به گزارش قدس آنلاین به نقل از مهر، سایت نشنال اینترست در مقاله ای به قلم «دواگ باندو» با عنوان «آیا زمان بازدارندگی هسته ای اروپا فرا رسیده است؟» می گوید: اروپا باید هزینه دفاع از خود را بپردازد و جهت مقابله با تهدیدات هسته ای روسیه و چین، استراتژِی بازدارندگی هسته ای خود را بدون آمریکا تقویت کند.

متن کامل این مقاله در ادامه آمده است.

بعد از نیم قرن هزینه کردن جهت ابقا ناتو به عنوان یک نهاد نظامی بین المللی که همه کشورهای اروپا عضو آن هستند، اتحادیه بار دیگر بر نقش اصلی خود به عنوان یک اتحادیه نظامی تمرکز نموده است. به جای اینکه از ایالات متحده آمریکا انتظار رود تا به بازدارندگی هسته ای ناتو جلا دهد، کشورهای اروپایی باید هزینه زرادخانه های هسته ای خود را ارزیابی کرده و یک قدرت هسته ای قاره ای را به عنوان بخشی از سیاست دفاعی و امنیتی مشترک ایجاد کنند.

از زمان ایجاد، ناتو همواره جهت دفاع از کشورهای آتلانتیک شمالی و دیگر کشورها فعالیت نموده است. آمریکا همواره بر سیستم تصمیم گیری در آن مسلط شده و نسبت به کشورهای اروپایی پول بیشتری برای هزینه های آن می پردازد. آمریکا همچنین بیشترین نیروها را برای ناتو فراهم نموده و یک ضمانت امنیتی قاره ای در مورد سلاح های متعارف و سلاح های غیرمتعارف ارائه کرده است. باید گفت که بعد از جنگ جهانی دوم فرانسه و انگلیس نیروی هسته ای مختص خود را به دست آورده اما آنها تمایلی جهت درگیر شدن در یک جنگ هسته ای با اتحاد جماهیر شوروی برای حفاظت از آلمان غربی که در آن زمان آسیب پذیرترین عضو ناتو بود، نداشتند. در آن زمان اگر کشوری حاضر به درگیر شدن در مبادلات هسته ای با شوروی بود، قطعا ایالات متحده آمریکا بود.

به طور قطع در حال حاضر نیز این واقعیت وجود دارد. در حال حاضر تنش های اروپا با روسیه  - عمدتا در مورد تصرف شبه جزیره کریمه توسط روسیه و حمایت مسکو از جدایی طلبان در شرق اوکراین – به مراتب افزایش یافته است. واقعیت این است که هیچ نشانه ای دال بر اینکه پوتین در نظر دارد یک جنگ تهاجمی را علیه اروپا و اعضاء اتحادیه از جمله کشورهای حوزه بالتیک و لهستان تدارک ببیند، وجود ندارد. اما ایالات متحده امریکا هزینه های نظامی ناتو را افزایش داده به طوری که باور دارد احتمال جنگ قریب الوقوع وجود دارد. اروپایی ها نیز بر این درخواست تمرکز کرده اند که آمریکا باید در این زمینه تلاش بیشتری داشته باشد.

در مورد تسلیحات هسته ای این واقعیت نمود بیشتری دارد. در یک مطالعه تحقیقاتی برای شورای آتلانیتک، «متی کروئینگ» استدلال کرد: به منظور مقابله با تهدید هسته ای روسیه، ناتو باید اولویت های خود را مجددا بررسی نموده و مسئله مهم بازدارندگی را در اولویت قرار دهد. طبق این نظریه بازدارندگی باید به عنوان اولویت هسته ای اتحادیه در نظر گرفته شود.

در حالیکه استدلال کروئینگ در مورد زیرساخت ها و دکترین ناتو است، هر گونه تسلیحات اضافی چه هسته ای و چه غیرهسته ای قطعا آمریکایی خواهد بود. باید گفت که واشنگتن در حال حاضر کنترل برخی تسلیحات هسته ای آمریکا را با برخی از اعضاء اتحادیه به اشتراک گذاشته است اما تنها کشوری که وارد اقدامات تلافی جویانه با روسیه  خواهد شد قطعا آمریکاست. از آنجایی که دو کشور اروپایی دارنده تسلیحات هسته ای هستند و دیگر کشورها نیز مجاز به توسعه برنامه هسته ای خود هستند، چرا باید آمریکا وظیفه دفاع از اروپا را در مقابل تهدیدات هسته ای روسیه و شاید چین داشته باشد؟

کروئینگ اشاره می کند که ناتو باید توانایی مقابله با حمله هسته ای و استراتژی جنگ هیبریدی روسیه را داشته باشد و اعضاء را مطمئن سازد که در مقابل تهدیدات از آنها دفاع خواهد کرد. این موضوع باعث تقویت استراتژی بازدارندگی هسته ای موجود ناتو و توانایی های آن خواهد شد.

اما چه کشوری درون ناتو باید این وظیفه سنگین را انجام دهد؟ آیا آمریکا باز هم می خواهد با استفاده از تسلیحات هسته ای و قدرت بازدارندگی خود از اروپا دفاع کند؟ آیا به نفع آمریکاست که این اقدام را انجام دهد؟

واقعیت این است که اروپا یک مقصد توریستی و مهم در جهان است که هزینه دفاع از آن پرهزینه و خطرآفرین است. در گذشته امریکا این وظیفه سنگین را انجام می داد زیرا اتحاد جماهیر شوروی یک رقیب ایدئولوژیک و جهانی برای آمریکا بود. در طی جنگ سرد تسلط مسکو بر کشورهای پرجمعیت و مولد اروپای غربی جهانی بسیار ترسناک را برای آمریکا می ساخت. اما در حال حاضر این موضوع اهمیت قبل را ندارد.

روسیه امروزه درست است که می خواهد به دوران امپراتوری قبل از 1914 بازگردد اما جاه طلبی های آن به مراتب محدود شده است. روحیه تجاوزکارانه مسکو ناخوشایند است اما به طور مشخص منافع آمریکا را تهدید نمی کند. به نظر می رسد پوتین علاقمند به حفظ مرزها و منافع خودش است. تصور این سناریو که در آن ارتش سرخ خواهان لشکرکشی به برلین یا دیگر پایتخت های اروپاست، بسیار سخت است.

فقط می توان گفت که سه کشور بالتیک در خطر حمله روسیه قرار دارند که در این مورد نیز باید گفت مسکو با حمله به آنها منافع چندانی در مقایسه با هزینه ای که می پردازد به دست نخواهد آورد. هزینه هایی که مسکو در طی حمله به سه کشور بالتیک خواهد داشت عبارتند از: انزوای دیپلماتیک، تحریم های اقتصادی کامل و قطعی، ایجاد جنگ سرد دائمی و جدید و احتمالا درگیری نظامی با قدرتهای غربی. واقعیت این است که در موضع گیری های روسیه هیچ نشانه ای از حمله برق آسا و سنگین به کشورهای اروپایی وجود ندارد.

و اما اگر پوتین توسط کشورهای اروپایی در یک مسیر بد و منحرف قرار گیرد، آیا دفاع از کشورهای بالتیک باعث خواهد شد تا واشنگتن اقداماتی انجام دهد که می تواند باعث ایجاد جنگ هسته ای شود؟ البته، اقدام شدید به عنوان ابزاری برای جلوگیری از اقدام مسکو در نظر گرفته می شود. تهدید استفاده از سلاح هسته ای زمانی ارائه می شود که کشوری اراده و توانایی استفاده از سلاح هسته ای در صورت لزوم را داشته باشد و اقدامات آن عواقب ترسناک و نفرت انگیز در برداشته باشد.

و اما آیا کشورهای اروپایی می پذیرند این مسئولیت سنگین را عهده دار شوند؟ اروپای قدیمی در تعبیر رامسفلد اشتیاقی جهت کمک به اروپای جدید ندارد. فقط شبح «دونالد ترامپ» به نظر می رسد کشورهای اروپایی را به پرداخت هزینه بیشتر و تلاش بیشتر جهت دفاع از خودشان وادار کند. اما این تلاش تاکنون بسیار ناچیز بوده است. برای مثال برلین سهم خود را در پرداخت هزینه ناتو فقط به میزان 8 درصد افزایش داده است.

منع گسترش سلاح های هسته ای یک هدف ارزشمند جهانی است، اما زمانی که ممکن است ایالات متحده امریکا در یک جنگ هسته ای درگیر شود این ارزش اهمیت خود را از دست می دهد. اگر اروپا از لحاظ هسته ای تهدید شود، کشورهای اروپایی باید مجاز به گسترش برنامه هسته ای خود باشند. بریتانیا و فرانسه در حال حاضر دارای سلاح هسته ای هستند. هر چند آنها ترجیح می دهند از این سلاح ها برای امنیت دیگر دولتها استفاده نکنند. اما سوال اینجاست که چرا آمریکا باید این وظیفه سنگین را عهده دار شود؟

جهت حل این مسئله باید گفت که قدرتهای اروپایی خودشان باید وظیفه دفاع از خود را برعهده گیرند و قدرت بازدارندگی هسته ای خود را در مقابل روسیه افزایش دهند. یکی از راه حل های ممکن این است که کشورهای عضو هسته ای جهت کمک به دیگر اعضاء جهت هسته ای شدن کمک نمایند. واقعیت این است که اروپا هنوز به حمایت هسته ای جهت اهداف بازدارندگی نیاز دارد و امریکا نیز به مدت طولانی نمی تواند این وظیفه را عهده دار باشد.

باید گفت در آلمان هسته ای شدن یک مسئله جدل آمیز بوده و مردم این کشور تمایل چندانی به هسته ای شدن کشور خود ندارند. اما نگرانی مردم آلمان و عدم تمایل آنها توجیه خوبی نیست و انتظارات مردم آمریکا مبنی بر دفاع از اروپا توسط کشورهای اروپایی را برآورده نمی کند. با این وجود آلمان هسته ای ایده جدیدی نیست. در زمان جنگ سرد و خطر نفوذ و حمله شوروی به آلمان غربی این عقیده بیان شد. صدراعظم «کنراد آدناور» در زمان جنگ سرد از طرح استفاده از سلاح های تاکتیکی آمریکا و قابلیت ساخت کلاهک هسته ای آلمان حمایت کرد. «برتولد کوهلر» ناشر محافظه کار آلمانی نیز گفته است آلمان باید با استفاده از زرادخانه های انگلیس و فرانسه هسته ای شود تا بتواند با تهدیدات روسیه و چین مقابله نماید.

دولت ترامپ به احتمال زیاد فرصت های بیشتری را برای تجدید تفکر و بازبینی سیاست های مرسوم واشنگتن فراهم خواهد کرد. یکی از مهمترین مسائلی که باید مورد بازبینی قرار گیرد بازدارندگی گسترده در اروپا است. در این قاره دو دولت هسته ای وجود دارد که اعضاء ناتو هستند. به جای انتظار از ایالات متحده جهت دفاع از اروپا و درگیر شدن این کشور در مبادلات هسته ای، اروپایی ها باید خود وظیفه دفاع از خود را بر عهده گیرند. به منظور رسیدن به این هدف، سوال مهم این است که آیا باید شمار دولتهای هسته ای در قاره اروپا افزایش یابد؟

قطعا سوال مهم دیگری نیز وجود دارد و آن اینکه چرا کشورهای اروپایی حق دارند جهت دفاع از خود در مقابل تهدید روسیه یا چین هسته ای شوند اما کشورهای دیگر نظیر ایران جهت مقابله با تهدیدات هسته ای خارجی مجاز به هسته ای شدن نیستند؟

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.